اميرعلي  اميرعلي ، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

اميرعلي عشق مامان و بابا

ما اومديمممممممممممممممممم

 سلاااااااااااااااااااااامممممممممم   امروز تولد همسر عزيزمه و از همينجا تولدش رو صميمانه بهش تبريك ميگم تولدتتتتتتتتتتتتتت مبارككككككككككككككككككك   خلاصه ديشب كيك خورون بود و البته ديروز نهمين سالروز نامزديمون هم  بود هورااااااااااااااااااااا   حالا هم ميخوام عكسهايي كه مدتها بود ميخواستم بزارم و نشد رو بزارم   از مسافرت مشهدمون تا تبريز و آستارا و اردبيل و سرعين ................ بفرماييد .............   مشهد الماس شرق           اميرعلي در حمام مشغول نقاشي   تبريز   حياط هتل     ...
20 تير 1391

روزانه های پسرم

سلام چند روزی بود که نمیتونستم بیام تو وبلاگ  پسر نازم و چیزی بنویسم امروز بلاخره شد پسر نازنینم این روزها علاوه بر شیرین زبونیش خیلی اکتیو هم شده که این باعث نگرانیم شده چون هر چی میخوره نمیدونم کجا میره؟و اصلا"وزن نمیگیره البته تو خونه که هستیم خیلی خوب غذاش رو میخوره اما اگه جایی بریم خون به دلم میشه تا غذا بخوره   از این مسئله که فاکتور بگیرم حرف زدنش خیلی خوب شده و تقریبا"خوب حرف میزنه البته تو گفتن حرف های ف - لام - ر کمی مشکل داره و( ف) رو( ه) و( لام و ر ) رو (ی) میگه که اگه تا دو سه ماه آینده بهتر نشد باید ببرمش گفتار درمان چند روزه با هم کار دستی درست میکنیم و دارم بهش در کنار مفهوم چیزهایی که یاد میگیره خوندن رو...
9 خرداد 1391

برای امیرعلی عزیزم

پسرم بزرگ شدی لالایی هام یادت نره چه قدر برات قصه بگم دوباره خوابت ببره چقدر نوازشت کنم تا تو به باور برسی این دو تا دستای منه تو اون روزای بی کسی وقتی بابای قصه هات خم شده پیش روی تو اگه چروک صورتم می بره آبروی تو لالایی هام یادت نره لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره از روزا که مشت من من با دست تو وا نمی شد   تو خواب و بیداری تو هیچ کسی بابا نمی شد اون که تو اوج خستگیش خنده رو لباش بودی شب که به خونه می رسید سوار شونه هاش بودی لالایی هام یادت نره لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره بذار برات قصه ب...
9 ارديبهشت 1391

سال نو مبارک

سلام به همه دوستای گلم با تاخیر فرا رسیدن بهار طبیعت رو به همه تبریک میگم و از خدا برای همه تو این سال جدید تنی سالم و دلی شاد آرزو میکنم  فقط بسنده میکنم به عکسهای امیرعلی تو سال جدید امیرعلی  با لباس مامان دوز خونه پدر جون                                                  امیرعلی و نازنین                &n...
28 فروردين 1391

دو سال و دو ماهگي پسرم

امير علي جونم دو سال و دو ماهگيت مبارك عزيز دلم به چشم به هم زدني دو ماه از دو سالگيت گذشت و البته تغييرات به خوبي در تو مشخصه و البته با بزرگ شدنت خرابكاريهات هم بيشتر شده ببخشيد كه آپ كردن اينجا طول كشيد چون چند وقتي درگير كمر درد بودم و نميتونستم بشينم پاي نت ولي خوب اين بار هم چند تا عكس گذاشتم كه بعضيهاش با عرض شرمندگي رمز دارند به قيافه مظلومش نگاه نكنيد رسما"خانوم عكاس رو ديوانه كرد تا يه عكس از توش در اومد در ادامه عكسهاي تولدش   وقتي با هر چيزي بشه كيك تولد درست كرد   اون بالا چه ميكني وروجك؟   آخه تو كمد لباست ديگه دنبال چي ميگردي پسر جان؟ والبته وقتي حس پدر بودنش گل ميكنه و عرو...
25 بهمن 1390

سپاس

سلام به همه دوستان مهربانم از همه خوبانی که برای تولد امیرعلی کامنت گذاشتند ممنون و سپاسگذارم ان شاالله تا هفته دیگه اینجا رو به روز رسانی میکنم منتظر عکسهای جدید باشید
11 بهمن 1390

تولد دوسالگي اميرعلي با تم زنبوري

و اما تولد امير علي با تم زنبوري كه خيلي خيلي به اميرعلي خوش گذشت و همين برامون كافي بود تا خستگيهامون رو از تنمون به در كنه شكلاتهاي زنبوري دستمال كاغذي زنبوري تزيينات         كيك زنبوري دست پخت مامان اميرعلي   از نمايي ديگر هديه هايي كه به مهمونها داديم و زنبورك ما در ادامه مطلب       سمت راست دايي محمد و سمت چپ عمو محمد مهسا و مهراد دخترعمو و پسر عموي اميرعلي ژست اميرعلي كاملا"طبيعيه   هديه اصلي كه خاله زهرا به اميرعلي داد و دستش درد نكنه   بيشتر كادوهاي اميرعلي پول بود اما عكس چند تا كادويي كه گرفته تو ...
27 آذر 1390