به بهانه تولد دو سالگي پسرم
به ياد دو سال پيش شب ميلاد اميرعلي من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد همه انديشه ام انديشه فرداست وجودم از تمناي تو سرشار است زمان _در بستر شب_خواب و بيدار است هوا آرام .شب خاموش .راه آسمانها باز .... خيالم چون كبوترهاي وحشي ميكند پرواز.......... رود آنجا كه ميبافند كولي هاي جادو گيسوي شب را همان جاها كه شبها در رواق كهكشانها عود ميسوزند همان جاها كه اخترها به بام قصرها مشعل مي افروزند همين فرداي افسون ريز رويايي همين فردا كه خواب راه من بسته ست همين فردا كه روي پرده پندار من پيداست همين فردا كه ما را روز ديدار است همين فردا كه ما را روز آغوش و نوازشهاست همين فردا.همين فردا..... من امشب تا سحر ...
نویسنده :
فرشته
13:15